کوچولوی منکوچولوی من، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

فرشته دیگرم در راه است....

پایان سه ماهگی

1394/5/10 1:39
نویسنده : مامانی
230 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسل مامان. خوبی عزیزم؟ ایشالا که همیشه خوب باشی.محبتمحبتمحبتمحبت

سه ماهه شدنت مبارک خوشگلم.  دیگه بزرگ شدی و از سه ماهه اول که یکم خطر ناکه گذشتی به قدرت خدای بزرگ. مامانیم همه تلاششو میکنه تا خدای نکرده شما اسیب نبینی. فسقلی من توی این یه ماه اخیر یکم حال ندار بودم مدام دل درد و کمر درد و لک های هر روزه که نگران کننده بودن. بعد رفتن دکتر که چند تا امپول و شیاف پرژسترون داد و کلیم سفارش کرد که مراقب کوچولوم باشم .الان هر هفته یه امپول میزنم که مامانی کلی درد داره و تا چند روزم جاش درد میکنه فردا که این یکیم بزنم فقط یه دونه ی دیگه میمونه. از شرشون خلاص میشم.

بعدم کلی ازمایش که انجام دادم. رفتم جوابشو بگیرم و به دکتر نشون بدم. بخاطر سهل انگاری کارکنان ازمایشگاه یکی از دو نسخه دکتر رو انجام نداده بودن هر چند هزینه دوتا نسخه پرداخت و کلی هم ازم خون گرفته بودن. با کلی اعصاب خوردی اومدم. از ازماش دادن متنفرممممسبز

و چند روز بعدش به ناچار  باز رفتم و ازمایش رو انجام دادم. و بعد از گرفتن جواب واقعا مایوس شدم از نتیجه خوشگل مامان خیلی اوضاع پلاکت خونم بده. و واقعا نگرانم کرده. غمگین ان شاء الله خدا خودش کمکمون کنه. هنوز جواب ازمایش رو به دکتر نشون ندادم میخوام اگه بتونم برم پیش دکتر خودم که برا داداشیم بود او وضع و حال منو بهتر میدونه و شرایط قبلیمو  بهش اشناست. 

دو روز قبلم رفتم سونو ان تی غربالگری سه ماهه اول که بازم عکس دوست داشتنیتو دیدم و از شنیدن صدای ضربان قلبت دنیا خوشحال شدم.  دیروزم همراه بابا و شهراد رفتیم شاهرود ادامه ازمایش غربالگری که بر خلاف انتظارم یه سرنگ پر ازم خون گرفتن که خیییلی حالمو بد کرد و تا امروز غروب بی حال اوفتاده بودم احساس میکردم  خون به مغزم و قلبم نمیرسه و به زور دارن کار میکنن. خطا

گفتن جواب غربالگری هفته دیگه میاد. خدا کنه خوب باشه و گل ناز من مشکلی نداشته باشه. مامانم باید خیلی سعی کنم خیییلی تا سرحال بشم  و کم و کسری نداشته باشم و به امید خدا جوجوی من سالم و سرحال بیاد.........متنظرمتنظرمتنظر

میبوسمت عشق من و دنیا دنیا سلامتی برات ارزو میکنم. قوی باش و  بازم قوی. دوستت داریم.بوسبوسبوس

اینم عکس تو که توی دل منی. از الان رفتی جزو گروه داداشی و دوست جونیای نی نی وبلاگی عشقم....

محبتمحبتمحبت

پسندها (6)

نظرات (4)

بهاربانو
22 مرداد 94 0:11
عزیزم روزای خوبی در راهه. امیدوارم همینطوز پرانرژی به نوشتن ادامه بدی...نی نی ت در پناه خدا سالم و سلامت مامانی مهربون.[پاسخممنون مرسی عزیزم لطف کردی که سر زدی
عاطفه و بهزاد
24 مرداد 94 8:38
ايشالله بقيه راهت بي خطر و استرس باشه و ني ني زودي بزرگ بشه بياد بغلت
گیلدا
24 مرداد 94 15:20
عزیزم ایشالله که مشکلی نداری و همه چی خوبه پلاکت خونتم درمان میشه نگران نباش
مامانی
پاسخ
سلام فاطمه جان ممنونم ازت
مامان مهنا
26 مرداد 94 23:36
سلام نی نی نقلی جووونم خوشحالم که حال خودت و مامانیت خوبه حسابی به خودت برس و بزرگ شو بیا که همه منتظرتن میبوسمت
مامانی
پاسخ
سلام لیلی جون. فدای محبتت. ان شالله. مهنا خوشگله رو ببوس